Monday, March 06, 2006

اروس و تمدن


هربرت مارکوزه
ترجمه: مصطفی اسلامیه














نمايش سهل انگارانه ی اروتيسم در مجله ها، سينماها و آگهي هاي تبليغاتي جز پوششي جذاب نيست كه يك تمدن در پي جويي عصبي خوشبختي به كار مي برد تا توده ها را كمي بیشتر به سرگرداني بي اندازد. تقریبا به شیوه ی پاولوفی، مصرف کننده را با نمونه های کلی تغذیه می کند: به مردها بدن هایی به جذابیت پری پیکران نشان می دهد و زنها را به وسیله ی مردانگی "جیمزباند" تحریص می کند... در اینجا تهدیدی علیه خوشبختی عمومی وجود ندارد، و دوره ی منفعت بری همچنان می تواند به هستی اش ادامه دهد، چون زنها هنوز هدف هستند و مردها تمام تلاش خود را به کار می برند تا پول بدست بیاورند و بتوانند خرج کنند؛ یا به این جهت تهدیدی وجود ندارد که به قول "سیمون دوبوار"، همگی با تصاویر قشنگ دلخوش هستند. بر خلاف نظر خوش بینان، مطلقا راهی برای گریز از تابوها وجود ندارد؛ جای دسته ای از تابوها را تابوهای دیگر می گیرند یا اینکه تابوها پنهان می مانند. ممکن است این حقیقت داشته باشد که دیگر خدای مسیحی مانع آزادی جنسی ناب نیست، بلکه خداوند "سود" و پیامبرانش تاجرپیشگان، جایش را گرفته اند؛ ملاحظات اقتصادی در پشت ملاحظات مذهبی پنهان شده تا خصوصیات پر هیاهویش را به لباس مبدل دربیاورد، حال آنکه در گذشته عکس آن حقیقت داشت. گناه اصلی یعنی نداشتن حساب جاری و علائم ظاهری تمول. روابط مرد و زن امروز به ا"مقام و پایه" مربوط است نه مثل گذشته به مسائل روحی یا پول یا اصالت خانوادگی. از طرف دیگر هر روز بدن انسان به قالب مانکن های لوکس (زنانه یا مردانه) در می آید و تماس اتفاقی پوست زن و مرد حالت ورزش و حفظ سلامتی بدون احساس به خود می گیرد. پاستوریزه شدن بیولوژیکی بجای پاستوریزه شدن مذهبی عشق جسمانی آمده است. به این آدمهای خودکار می توان آزادی موهوم ایجاد جرقه را داد. اگر تکنوکراتها برنامه های این آدمهای خودکار را خوب تنظیم کرده باشند، هیچگاه جرقه های سرد آتشی را نمی افروزند.
ا